سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

شد فرو در جست و جو نابرده رنج

در نخستین گام پای او به گنج

گر فتد در صدقت اندک تاب و پیچ

جست و جوی تو همه هیچ است هیچ

چون نهادم در یکی ویرانه پای

کرد پای من درون گنج جای

چون به صدق اعتقاد آن ساده مرد

رفت و بر قول معبر کار کرد

آهنین نعلینی اندر پا فکن

سنگ خارا بر شکاف و کوه کن

آن معبر گفت با مسکین به طنز

کای گرانمایه به گنج کنت کنز

شام هجران تو، از اوّل شب تا به سحر

خون دل متصل از دیده قرارم می رفت

گر صبوحی مرا قدرت تقریر نبود

از سر کلک همی مشک تتارم می رفت

دوش می رفت چو جان از برم و از پی او

تاب و آرام دل و قلب فگارم می رفت

آنکه در زندگیم پا به سر من ننهاد

کاش می مردم و از خاک مزارم می رفت

تعداد ابیات منتشر شده : 510165