کرده آماده خالق داور
بهر هر موقفی سؤال دگر
پنجه آمد مواقف عرصات
که مطیعان بایستند و عصات
لیک یابد خلاصی آخر کار
گر چه بیند مشقت بسیار
بلکه در رنج آن گذرگه تنگ
باشد او را به قدر ضعف درنگ
وان که ضعفی بود در ایمانش
نبود زان گذشتش آسانش
یا چو مرغ پران و باد وزان
یا چو چیز دیگر فروتر از آن
دوزخ از نور او کند پرهیز
بگذرد همچو برق خاطف تیز
هر که را بر طریقت نبوی
خود نبوده ست غیر راست روی
مؤمنان را ز حق رسد تأیید
لیک بر قدر قوت توحید
هر که کافر بود چو بنهد پای
قعر دوزخ شود مر او را جای