آن که اوج قدر را بختش فروزان کوکبی است
آسمان مجد را رویش فروزان اختری
خان داراشان جم فرمان کی دربان حسین
آنکه فرزندی به فر او نزاد از مادری
شهریار آن ولایت والی آن مملکت
زیبد الحق کسری آیینی تهمتن گوهری
ماه بطحا زهرهٔ یثرب چراغ قم که دوخت
دست حق بر دامن پاکش ز عصمت چادری
بنت شاه اولیا موسی ابن جعفر فاطمه
کش بود روح القدس بیرون درگه چاکری
دختری کاباء و اجداد گرامش یک به یک
تا به آدم یا امامی بوده یا پیغمبری
دختری کش دایه دوران نیابد همسری
دختری کش مادر گیتی نزاید خواهری
نام آن شهر است قم فخرالبلاد ام القری
کش به خاک آسوده از آل پیمبر دختری
چیست دانی نام آن شهر و کدام آن شهریار
کین دو را در زیب و فر، ثانی نباشد دیگری
روضهٔ خاکش عبیر و روح پرور روضه ای
سروری در وی امیری عدل پرور سروری