آنجا که تویی محل قرب است ولیک
مارا چه محل رسیدن آنجا که تویی
ای روشنی دیده بینا که تویی
گویایی نطق های گویا که تویی
فریاد کنان چو رعد و برداشته آب
از بهر حسین ، کربلا می جویی
ای ابر پر آب بر هوا می پویی
گریان گریان رخ ز حیا می شویی
گر بر سرت آسیا همی گردانند
چون سفله ز آسیا برون می آیی
در دست مرض گرچه زبون می آیی
برپای روی و سرنگون می آیی
معلومم شد که از کجا می آیی
از تربت آل مصطفی می آیی
ای باد صبا غالیه سا می آیی
چون مشک خطا نافه گشا می آیی
از تیر تو خصم تو کمان پشت شود
گر پشت کمان خود برو بنمایی
گر تیر به جانب فلک بگشایی
شب خال سیه از رخ مه بربایی