خمیده قامت و زار و نزار شو، یعنی

چو ماه نو، کم خود گیر، تا تمام شوی

نهفته از نظر خلق باش ماه به ماه

گرت هواست که منظور خاص و عام شوی

به علم کوش هلالی که عاقبت چو هلال

بلند مرتبه گردی، فلک مقام شوی

سبقتم چیست؟ گفته ای زین باب

«سبقت رحمتی علی غضبی»

ای سیه نامه، کز برای نجات

حرفی از باب رحمتی طلبی

که من مدینهٔ علمم، علی درست مرا

عجب خجسته حدیثی ست! من سگ در او

شنیده ام که تکلم نمود همچو مسیح

بدین حدیث لب روح پرور او

محمد عربی آبروی هر دو سراست

کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او

گفت این دولت بیدار از آن ست که تو

بسته ای چشم خود امشب ز خیال دگران

چه سبب بود که با این همه بیداری من

دیده در خواب شد امشب به جمالت نگران

تعداد ابیات منتشر شده : 510165