همه کار نکو از عقل می دان

چو نبود عقل کم باشد ز حیوان

میان خیر و شر جز عقل هشیار

که داند فرق کرد اندر همه کار

بیان این ز من بشنو به تحقیق

که صدقست این سخن نزدیک صدیق

که تا از یکی هفتصد بروید

وگر بد کاشتی هم بد بروید

اگر با خویش نیکی نیک می باش

چو خواهی کشت تخم نیک می پاش

هر آن چیزی که در آن کار تو باشد

یقین در پلهٔ بار تو باشد

ز کس گر تو برنجی وز تو رنجند

بسوزی چون عمل های تو سنجند

اگر باشد سبک میزان به دنیا

به طاعت کی جزا یابی به عقبی

اگر باشد تو را کردار نیکو

مقابل باشدت مقدار نیکو

بود یک کفه اش دنیا و کردار

دگر کفش بود عقبی و مقدار