چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
جرم خور تیره رای او روشن
عقل کف خفته بخت او بیدار
لیک چون دیده دید و حس دریافت
عقل حس را کجا کند انکار
شده چو عقل مجرد زنائبات ایمن
شده چو روح مقدس ز حادثات سلیم
بیا امشب مگو فردا که اینکار
دگر امروز و فردا بر نتابد
عبید ار سر عشق داری بیا
در این راه جز جانسپاری مکن
کرشمه میکنی و عقل میشود حیران
به راه میروی و خلق میروند از راه
بیا امشب مگو فردا که این کار
دگر امروز و فردا برنتابد
رها کن عقل و رو دیوانه میگرد
چو مستان بر در میخانه میگرد
عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
تا نپنداری شرابی گفتمت
خانه آبادان و عقل از وی خراب