سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

برنگردم من از تو تا عمر است

آن ندانم که عمر بر گردد

کند پیوند عمر از صبح رویت

چو روز عمر گل را کوته افتد

* با یار چو آرمیده باشی همه عمر،

لذاتِ جهان چشیده باشی همه عمر،

عمر کز سعی باد باشد و آب

سخت کوته بُوَد چو عمر حباب

عمر در محمول و در موضوع رفت

بی بصیرت عمر در مسموع رفت

یا مایهٔ غم چو عمر کم بایستی

یا عمر به اندازهٔ غم بایستی

عمر کاک را که خواهد گفت

کای عزیز و گزین برادر دوست

هر که بی غم نخواهدش همه عمر

غمش افزون و عمر نقصان باد

دهر چه چیز است؟ عمر سوی خرد

کرد به جز عمر نامدار مرا؟

خوش روزگارِ عمر عزیزان که هیچ وقت

در روزگار عمر ازیشان دلی نخست

تعداد ابیات منتشر شده : 510165