چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
ز بیراهی که من هستم به راهم هر که پیش آید
ز راهم سر بگرداند، که سرگردان عشق آمد
که ای جان من و آشوب جانم
که در کار تو شد جان و جهانم
چه داغست این، که هر جا، می نشانم
چه خونست این، که هر سو، می فشانم؟
بر زند بر پات نعلی ز اشتباه
که بمانی تو ز درد آن ز راه
که از آنجا که رسم شهر و ده است
کون برهنه ز سر برهنه به است
ز چشم و رخ که خون بیرون همی رفت
بهر سو سیلهای خون همی رفت
دور از بزم تو ماندم که ز می شستم دست
ورنه آن کس که مرا توبه ز می داد که بود
ز دستِ دل چه کنم کارِ من به جان آمد
ز بس که دست و دلم می برد ز کار اندوه
کسی را که بند است بر دست و پای
چه امکان که آسان بجنبد ز جای
ز گریه از آنم چنین تلخکام
که می دانم این زود گردد تمام