چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
خمیر قالب من بود لای خم کامروز
کسی که ریشه دوانید در دلم تاک است
ستم نصیب دلم من کجا و درد کجا
نفس به کوچهٔ نی رفت و ناله پیدا کرد
از کسب صفا شد به دلم کشف معانی
آیینه ام اندیشه نما شد چه بجا شد
دلم چو غنچه در آغوش عافیت تنگ است
ز خواب ناز سرم چون گهر ته سنگ است
سرشکم ، دود آهم ، شعله ام ، داغ دلم بیدل
چو شمع از حاصل هستی سراپایم همین دارد
دلم به الفت ناز و نیاز می لرزد
که رنگ جلوه حریرست ودیده نمناک است
از خیالش در دلم ارژنگها خون می خورد
یک سر مو کاش سر در کلک بهزادم دهید
دگر مپرس ز تاب جدایی ام بیدل
به درد دل که دلم سخت ناتوان گردید
دلم ز خجلت بی ظرفی آب شد بیدل
به یاد باده تریها ازین سفال گذشت
شمع این محفلم از داغ دلم نیست گزیر
آنچه در پا فکنم عجز به سر می بندد