ثنا گفت بر گاه و بر بزم شاه
که آباد باد از تو این بزمگاه
ثبات رنگ امکان صورت امکان نمی بندد
فلک آخر ز روز و شب دو مو شد کلک بهزادش
ثبت است رمز عشق به سطر زبان لال
مضمون نامه اینکه ز قاصد خبر مپرس
ثلثی بود ز اصل ده دینار
ثلثانی ز هشت گز جامه
ثبت است جواب خط عاشق به دریدن
درباب صریر قلم از شیون کاغذ
ثم قال اتق الله المتعال
فی جمیع الأمور و الأحوال
ثروت و جاه و رفاه و خرمی
صلح وعیش و خوشدلی و بیغمی
ثالثا آنکه این خجسته کلام
به زبان آوری به صدق تمام
ثانیا آنکه که از ره صورت
نکند نفس و دیو مغرورت
ثنا و حمد تو گویند مرغان
به هر گونه میان باغ و بستان