چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
کو وفا تاکسی آگاه شود
که محبت به گسستن تاریست
وفا ستمکش ناموس ناتوانایی ست
به پای هرکه خورد سنگ بر سرم باراست
نازکدلان این بزم آمادهٔ شکستند
از وضع پنبه زنهار مشکن کلاه مینا
اخلاص ، به اظهار، مکدر مپسندید
چون شکر ز دل زد به زبان شدگله آمیز
تو هر شکست که خواهی به دوش ما بربند
وفا سرشته حریفان طبیعت رنگند
شب قانعان از سحر می هراسد
مبادا سواد وفا گرد گیرد
برالفت نفسها بزم هوس مچینید
سیلاب یک دو دم بیش همخانهٔ که باشد
بی نیازی ، از تصنع فارغ است
بزم دل، گستردهٔ فراش نیست
شکستن شاقی بزم است هشدار
می و مینا و جام اینجا نرنگیست
ساغر بزم خیالم نرگس مخمورکیست
می روم مستانه از خود خورده ام گویا شراب