سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

به بندگی قدش سرو معترف گشتی

گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی

چو آن سرو روان شد کاروانی

چو شاخ سرو می کن دیده بانی

الا ای باغبان این سرو بنشان

و گر صاحب دلی آن سرو برکن

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن

هر که دید آن سرو سیم اندام را

قدش به درخت سرو می ماند راست

زلفش به رسن، که پای بند دل ماست

ز بندگی تو دارم چو سوسن آزادی

ولی تو سرو خرامان ز بندگان آزاد

چون قد سرو خرام تو بگویم سخنی

در چمن سرو ببالای تو می ماند راست

بر سرو قامتت گل و بادام روی و چشم

نشنیده ام که سرو چنین آورد بری

رای من جز بندگی سرو آزاد تو نیست

بس بلند افتاد سلمان راستی رارای تو

چو سرو در چمنی راست در تصور من

چه جای سرو که مانند روح در بدنی

تعداد ابیات منتشر شده : 510165