چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
گفته بودی که ازو سیر برایم روزی
چون مرا جان عزیزی عجب ار برنائی
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید
بدان شمال رضا کوسفان ابرار
برد به جودی امن از مهالک طوفان
از آب چشمه تیره شود چشمهٔ حیات
وز صحن باغ رشگ برد گلشن ارم
چشم ازو رنگ برد و بینی بوی
عاقلش سکر دید و غافل خواب
موی در تاب شد از استره در خود پیچید
کز سر جان نتوانست به یکدم برخواست
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سینه های کباب
چو لعل شکرینت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پرشکر باد
بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است
که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد