سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

خصمت کجاست در کف پای خودش فکن

یار تو کیست بر سر چشم منش نشان

تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست

در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

من ار چه حافظ شهرم جوی نمی ارزم

مگر تو از کرم خویش یار من باشی

به وقت گل شدم از توبهٔ شراب خجل

که کس مباد ز کردار ناصواب خجل

برو معالجه خود کن ای نصیحتگو

شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد

این که می گویند آن خوشتر ز حسن

یار ما این دارد و آن نیز هم

منزل ار یار قرینست چه دوزخ چه بهشت

سجده گه گر بنیازست چه مسجد چه کنشت

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

بسی نماند که روز فراق یار سر آید

رایت من هضبات الحمی قباب خیام

مائیم و عشق و کنج خرابات و روی یار

ساقی ز جام لعل لبت باده ئی بیار

تعداد ابیات منتشر شده : 510165