چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
مستی عشق نیست در سر تو
رو که تو مست آب انگوری
رشته ای نیست نصیحت، که ببندد پایم
سوزنی نیست ملامت، که بدوزد نظرم
بنال سعدی اگر چاره وصالت نیست
که نیست چاره بیچارگان به جز زاری
در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد
چون بالش زر نیست بسازیم به خشتی
بی عشق مسخر نشود ملک حقیقت
کان چیز که جز عشق بود عین مجازست
من از طبیب، مداوای عشق پرسیدم
جواب داد، که سلمان به جز مدارا نیست
در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خو کن و نام دوا مپرس
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
نیست جز کلک سیه روی مرا همسخنی
نیست جز آه جگر سوز مرا همنفسی
ز درد عشق تو امید رستگاری نیست
گریختن نتوانند بندگان به داغ