سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

بر درگهش که فرق فلک خاک خاک اوست

دهر کهن به پهلوی دربان نو نشست

خاک شد هر چه خاک برد به دوش

کابخوردش ز خاکدان برخاست

جان خاک تو شد که خاک را هم

از جرعهٔ ناتمام روزی است

گاهی کبودپوش چو خاک است و همچو خاک

گنجور رایگان و لگذ خستهٔ عوام

پای در گل چون گل پای آب غم پذرفتمی

خاک بر سر ، بر سر خاک اشک خون پالودمی

من خاک خاک او که ز تبریز کوفه ساخت

خاکی است کاندر او اسد الله کند کنام

مرا گوئی چه سر داری، سر سودای او دارم

به خاک پای او کامید خاک پای او دارم

خاقانی گفت خاک اویم

جان و سر او که راست گوی است

روزی دارد سیاه چونانک

دشمن به دعای نیم شب خواست

دستارچهٔ سیاه نیزه اش

چتر سر خضرخان ببینم

تعداد ابیات منتشر شده : 510165