چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
مادرش گفت پسر زایم، سرو و مه زاد
پس مرا این گله و مشغله با مادر اوست
یوسف پسر ناصر دین آن سر و مهتر
سالار و سر لشکر سلطان سلاطین
پسر که دانا باشد بر از پدر بخورد
بخاصه از پدر پیش بین دولت یار
ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان
تندی و سنگدلی پیشه تست ای دل و جان
جستم همه ساله ای پسر کام تو من
خرسند همی بودم در دام تو من
پسر آن ملکی تو که به مردی بگشاد
زعدن تا خزران و زخزران تا ککری
پسر آن ملکی کان ملک او را پسرست
کو بتیغ از ملکان هست ولایت پرداز
به ملکداری تا بود بود و وقت شدن
بماند ازو به جهان چون تو یادگار پسر
بس پسر کونه به کام و به مراد پدرست
تو ملکزاده به کام و به مراد پدری
خنک آن میر که در خانه این بار خدای
پسر و دختر آن میر بود بنده و داه