سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

حس را حیوان مقرست ای رفیق

لیک ادراک دلیل آمد دقیق

آن گرفتی آن ما انداختی

حق خدمتهای ما نشناختی

دیو گوید ای اسیر طبع و تن

عرضه می کردم نکردم زور من

اسپ هم حو حو کند چون دید جو

چون بجنبد گوشت گربه کرد مو

گفت یزدان ما علی الاعمی حرج

کی نهد بر کس حرج رب الفرج

کس نگوید سنگ را دیر آمدی

یا که چوبا تو چرا بر من زدی

پس فرشته و دیو گشته عرضه دار

بهر تحریک عروق اختیار

او همی گوید که امر و نهی لاست

اختیاری نیست این جمله خطاست

جامه اش سوزد بگوید نار نیست

جامه اش دوزد بگوید تار نیست

وآن فرشته گویدت من گفتمت

که ازین شادی فزون گردد غمت

تعداد ابیات منتشر شده : 510165