چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
فکنده زنگی شب دلو در چاه
به قعر بحر ماهی را گذرگاه
ز بحر شرق بیرون رفت خرچنگ
سوی دریای مغرب کرد آهنگ
ز چرخ این شیر زرین یال شد گم
پلنگ شب نمود از کهکشان دم
ز حد چون رفت سوی شهر راندند
حدیث او به گوش شه رساندند
خروشان بود از اینسان چند روزی
ز دل می کرد آه سینه سوزی
چو از شهزاده جا دیدند خالی
ز جا رفتند از آشفته خالی
گشودی قفل زر شب از سر گنج
وز آتش پلهٔ میزان گهر سنج
به اطراف جهان مردم روان کرد
ولیکن کس پیام او نیاورد
یلان بستند صف در دور نخجیر
ز هر سو پر زنان شد طایر تیر
پی تیر یلان چون کلک جادو
ز خون می زد رقم بر جلد آهو