عرب خود را به نور مصطفی سوخت

چراغ مردهٔ مشرق بر افروخت

غم خود را بگویم با دل خویش

چه معصومانه غربت را فریبم

من اندر مشرق و مغرب غریبم

که از یاران محرم بی نصیبم

دل صاحبدلان او برد یا من؟

پیام شوق او آورد یا من؟

می دهد ما را پیام «لاتخف»

می رساند بر مقام لاتخف

بحر و بر از زور طوفانش خراب

در نگاه او پیام انقلاب

فطرتش از مشرق و مغرب بری است

گرچه او از روی نسبت خاوری است

بر دمد از مشرق خود جلوه مست

تا همه آفاق را آرد بدست

گرچه از مشرق برآید آفتاب

با تجلی های شوخ و بی حجاب

گاهی به برگ لاله نویسد پیام خویش

گاهی درون سینه مرغان به های و هوست

تعداد ابیات منتشر شده : 510165