سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

بسیم و زر بودش میل دل ولی خواجو

سرشک و گونهٔ زردست وجه سیم و زرش

به زر توان چو کمر خویش را برو بستن

که جز بزر نتوان کرد دست در کمرش

دلا دایم گدای کوی او باش

به حکم آن که دولت جاودان به

یارای گفتنم زدهان تو نیست هیچ

طبع لطیف اگر چه مرا خرده دان نهاد

هنوزت باد پایانند زینی

هنوزت ماهرویانند پینی

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود

جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست

لعل تو که هست جان حافظ

دور از لب مردمان دون باد

حافظ برو که بندگی پادشاه وقت

گر جمله می کنند تو باری نمی کنی

عدو با جان حافظ آن نکردی

که تیر چشم آن ابروکمان کرد

دستگاهی نه که در پای تو ریزم چون خاک

حاصل آن است که چون طبل تهی پربادم

تعداد ابیات منتشر شده : 510165