سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

روزی به ما رجعت کند آن مشتری سیما مگر

هم باز پرسد عاقبت از ما بتِ زیبا مگر

جان و دل همرهِ اوی اند مگر عرضه کند

حال مسکینیِ من گرچه محالی باشد

خبر چه گویمت از جانِ خسته و دلِ تنگ

چو در کنارِ دلی در میانِ جان ای دوست

دل بردی از نزاری و جان هم دریغ نیست

گر دل درین ستم زده جان نیز بسته ای

بحر عشق است این و در وی موج بیم و جان

گرنداری ترک جان باری سر خود گیر هان

نیم جان دارم و در باخته ام با تو به طوع

کار جان ار چه نگیرند به بازی بازی

به جان نزدیکِ جانانم مسافت گرچه کوته کنی

محبت عالمی دارد که جز جان را در او ره نی

جان نمی دیدم و می جستم و می دانستم

که نهان است چو دیدم تو به جان می مانی

جان در سرِ دل باختم تا عاشقِ جانانه ام

دل هم چو جان بفروختم تا در جهان افسانه ام

عاشق ببودی جان بده تسلیم گرد و سر بنه

دست تصرف زین قبل در جان رسد دل خواه را

تعداد ابیات منتشر شده : 510165