چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
صبر بلبل شنیده ای هرگز
چون بخندد شکوفه سحری
خواستم گفت خاک پای توام
عقلم اندر زمان نصیحت کرد
سر ناامیدی برآورد و گفت
نشاید شب گور در خانه خفت
که دانستم که هرگز سازگاری
پری را با بنی آدم نباشد
اگر در قناعت گریزد کسی
نباید شدش بر در هر خس
دل مردم دگر کسی نبرد
که دلی نیست کان اسیر تو نیست
گر کسی دیگرست، بازش جوی
ور توی، چیست زحمت اغیار؟
می روی و التفات می نکنی
سرو هرگز چنین نرفت آزاد
گفت مشاطه بهر چشم بدان
خالی از وسمه بر رخم می بست
ترک جان عزیز بتوان گفت
ترک یار عزیز نتوانیم