سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

موج، مجنون عنان از دست بیرون رفته ای است

خیمه لیلی است پنداری حباب زنده رود

جدایی مشکل است از هم، دو دل چون آشنا افتد

فرامش کرد وحشت را چو آهو دید مجنون را

به این تمکین اگر بیرون خرامد لیلی از محمل

تپیدن های دل، خواهد ز هم پاشید مجنون را

نظربندست عاشق رو به هر جانب که می آرد

غزالان را ببین چون در میان دارند مجنون را

کند لیلی چنین گر جلوه مستانه در صحرا

شود هر لاله بر مجنون من میخانه در صحرا

مکن در کار میزان جنون سنگ کم ای مجنون

گریزی چند از اطفال، نامردانه در صحرا؟

در دیده ای که نیست چو مجنون غبار عقل

باشد سیاه خیمه لیلی، جناب شب

ز صائب پرس احوال غزال وحشی معنی

که مجنون خوب می داند زبان چشم آهو را

گر از عشق حقیقی هست دردی در سرت مجنون

به چشم آهوان مشکن خمار چشم لیلی را

در بهشت عافیت افتادم از بی حاصلی

شد حصاری بی بری از سنگ طفلان بید را

تعداد ابیات منتشر شده : 510165