سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

یافت مژگان من از نور سحرخیزی فروغ

زلف شب سرپنجه خورشید کرد این شانه را

زبان شانه درازست بر سر عالم

به این که خدمت زلف تو حق شمشادست

بهره زان موی میان نازک خیالان می برند

در نیابد هر کسی این معنی پیچیده را

زلف با افتادگی بر سر کشان غالب شود

فتح باشد در رکاب این رایت خوابیده را

به دست چون شکن زلف او شمار کنم

مگر ز عقده دل سبحه اختیار کنم

وصف زلف یار عاجز می کند تقریر را

دوری این راه، کوته می کند شبگیر را

گرهی نیست دل ما که ازان زلف گشایی

نقطه را هست به این بسمله پیوند خدایی

سر کن حدیث زلف که مقراض کوتهی است

این خوش فسانه ها ره دور و دراز را

دل را ز زلف آن بت پرفن گرفته ام

این سنگ را ز چنگ فلاخن گرفته ام

چه خیال است در آن زلف دل آسوده شود؟

تا بود شانه آن زلف گرهگیر در آب

تعداد ابیات منتشر شده : 510165