چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
بخت برگشتهٔ من بین که ز مژگان کجش
هدف سینه ام آماجگه تیر نشد
زان به خطا کشتیم که کس نشنیده
ترک خطایی رود به راه صوابی
فروغی فارغ است از ماه گردون
که ماهی امشب اندر خانه دارد
نه چشمش مردمان را سرخوشی هاست
خوشا دوری که این پیمانه دارد
از خانهٔ آن کمان ابرو بود
تیری که به سینه بی درنگ آمد
گفتی منشین به راه تیرم
تا تیر تو می زنی، نشانم
تیر ستمت خوردم، بار المت بردم
یعنی ز غمت مردم، اندیشه ز داور کن
غافل از حال جگر سوخته عشق مباش
که در آتشکدهٔ سینه شررها دارد
ز زنجیر سر زلفش توان یافت
که کاری با دل دیوانه دارد
ماه نو در فلک از دست غمش شد به دو نیم
خم ابروی تو اعجاز پیمبر دارد