چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
آخرش چرخ به زندان مکافات کشید
هر که را سلسلهٔ موی تو دیوانه نکرد
گر سوی مصرت بردمی خون زلیخا خوردمی
زندان یوسف کردمی چاه زنخدان تو را
مجاور سر کوی تو ای بهشتی رو
اگر به خلد رود در بلای زندان است
یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن
یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت
ترسم که ز زندان سر زلف توام دل
آزاد نگردیده به چاه ذقن افتد
گر زلیخا رخ زیبای تو می دید به خواب
یوسفش را همهٔ عمر به زندان می کرد
تا دل از چاه زنخدان تو در زندان فتاد
مو به موی آگه ز خاک یوسف کنعانیم
دیده تا زلف و زنخدان تو را یوسف دل
گاه در گوشهٔ زندان و گهی در چه تست