سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

کان سوخته خرمن زمانه

شد خرمنی از سرشک دانه

وانگه ز جگر کبابی خویش

گفته سخن خرابی خویش

صیاد بدین سخن گزاری

شد دور ز خون آن شکاری

گرفتم سرتیز هوشان منم

شهنشاه گوهر فروشان منم

که بسیار ناید براندکی

یکی بر صد آید نه صد بر یکی

کان شحنه جانستان خونریز

آبی تند است و آتشی تیز

کان پیرزن بلا رسیده

دور از تو به هم نهاد دیده

مجنون چو شناخت کو حریفست

وز گوهر مردمی شریفست

پیرزن کان بت همایونش

کرده بود از سرای بیرونش

گفت ای نفس تو جان فزایم

اندیشه تو گره گشایم

تعداد ابیات منتشر شده : 510165