چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
چون گوهر سرخ صبحگاهی
بنمود سپیدی از سیاهی
گوهر ز دهن فرو فشاندی
بر تارک تاج او نشاندی
ز نعلکهای گوش گوهر آویز
فکندی لعل ها در نعل شبدیز
ازین جام گفت آن خداوند هوش
زهی دولت مرد گوهر فروش
به دکان گوهر فروشی رسید
که زر بیشتر زان به یک جا ندید
شکایت چون برانگیزد خروشی
نماند بی بها گوهر فروشی
زان بزرگی که در سگالش اوست
چار گوهر چهار بالش اوست
همه پیکری را بدان سان که هست
درو دید رسام گوهر پرست
بنام ایزد آراسته پیکری
ز هر گوهر آراسته گوهری
ز صحرا غنیمت برآورده کوه
ز گوهر کشیدن هیونان ستوه