چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
جهاندار در موکب خاص خویش
خرامنده بر کبک رقاص خویش
در هر غزلی که می سراید
صد پرده دری همی نماید
گه گوید نام و ننگ بنشین
کز کبک قوی تراست شاهین
گرامی دری از دریای شاهی
چراغی روشن از نور الهی
چون قهقهه کرد کبک حالی
منقار زمور کرد خالی
وز دگر نسخها پراکنده
هر دری در دفینی آکنده
چنانم نماید که از هر دیار
نداری دری جز در شهریار
داد یکتا دری جهان افروز
شب چراغی به روشنائی روز
نه مهمانی توئی باز شکاری
طمع داری به کبک کوهساری
چون عامریان سخن شنیدند
جز باز شدن دری ندیدند