چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
زین حرارت پای کوبان تا سحر
کف زنان خر رفت و خر رفت ای پسر
هر روز دل آید که مگر نیک شود یار
گر خر نیمی عشوهٔ او کی خر می من
آب حاضر باید و فرهنگ نیز
تا پزد آب دیگ سالم در ازیز
مرغ غافل می خورد دانه ز دام
هم چو اندر دام دنیا این عوام
صورتی بنشینده گشتی ترجمان
بی خبر از گفت خود چون طوطیان
ای بسا شوخان ز اندک احتراف
از شهان ناموخته جز گفت و لاف
پس کنیزک جمله آلات فساد
کرد پنهان پیش شد در را گشاد
در ذکر کردی کدو را آن عجوز
تا رود نیم ذکر وقت سپوز
شهوت از خوردن بود کم کن ز خور
یا نکاحی کن گریزان شو ز شر
نعمت از دنیا خورد عاقل نه غم
جاهلان محروم مانده در ندم