سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

شد از آن نور بقا دیده فروز

آمد و خوابگهش گرم هنوز

به قلم گر نرسید انگشتش

بود لوح و قلم اندر مشتش

لوح آثار قلم هیچ نداشت

که به رخ حرف تمناش نگاشت

ریگ از اکسیر قدومش زر شد

بطن وادی صدف گوهر شد

صورتش گر چه ز آدم زاده

معنیش اصل وجود ا فتاده

گل که آمد عرق رخسارش

نیست جز شبنمی از گلزارش

صدق و عدل آوری و جود و حیاست

که از ایشان به جهان مانده بجاست

اشهبی همچو شهاب آتش پای

نعل او چون مه نو گردون سای

بودش ایام به ره بنشسته

چار طاقی ز عناصر بسته

طرفه نامش که به آن نامزد است

کرده نعلین ز حرفین مد است

تعداد ابیات منتشر شده : 510165