چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
سخن از عرش برین آمده است
بهر پاکان به زمین آمده است
در چه بلافتاده است ، خلق زکف چه داده است
هرکه لبی گشاده است آه من است و وای ما
گرنه شاگرد جنون است دل بیدل ما
ابجد چاک گریبان زکه آموخته است
بیدل چه ذلت است که گردون منقلب
در طبع مرد خاصیت زن نهاده است
از هنر آیینهٔ مقدار هرکس روشن است
رشتهٔ شمع است بیدل موج جوهرتیغ را
دجود است اینکه بینی یا نمود است
حکیم ما چه مشکلها گشود است
به هرطرف چه خیال است سرکشیدن بیدل
پر شکسته همان آشیان عجز پناه است
چشم تابرهم زنم اشکی به خون غلتیده است
بسمل ایجاد است بیدل جنبش مژگان ما
سلطنت وهم است بیدل خاکسار عجز باش
افسر ما چون ره خوابیده نقش پا بس است
بیدل آن شعله کزو بزم چراغان گرم است
یک حقیقت به هزارآینه تابان شده است