چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
ز سردمهری ایام دم مزن بیدل
مباد.چون سحرت از نفس دمد کافور
دل او صفحه ایام به تیغ
کرده پاک از رقم درد و دریغ
که خواهی زد در ایام جوانی
به دولت نوبت نو شیروانی
نهانی دردی آرامم ببرده ست
به جور دور ایام سپرده ست
همه لهو ایام من شد عنا
همه سود آمال من شد زیان
جرم ایام خرد قابل بخشیدن نیست
ورنه با عشق چه پروای گناه است مرا؟
از پس ده سال او از اشتیاق
گشت بی طاقت ز ایام فراق
به سوی بلبل بیدل برد بشارت گل
به باغ مژدهٔ ایام نوبهار آرد
یک جو غم ایام نداریم خوشیم
گر چاشت رسد شام نداریم خوشیم
از تو ایام را هزار شرف
وز تو اسلام را هزار فتوح