چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
ازان شمع افراخت بالای خود
که پا برنمی دارد از جای خود
بهر خود او آتشی افروختست
در دل رنجور و خود را سوختست
گر به نزدیکی خود مغروری
غم خود خور که به غایت دوری
مزاج لالهٔ خود رو شناسم
بشاخ اندر گلان را بو شناسم
ای حریفان بت موزون خود
من قدحها می خورم پر خون خود
همه اینجاتوئی و رهبر خود
یقین اندر عیان خیر و شر خود
تشریح نهاد خود درآموز
کاین معرفتی است خاطر افروز
بقای خود مقرر در فنا دید
صفای باطن خود در صفا دید
چون شب به نشانه خود آید
هر مرغ به خانه خود آید
همه نیکند هیچ خود بد نیست
آنکه نیکو نباشد آن خود نیست