چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
عاشق از تشویش دنیا و غم دین فارغ است
هر که از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است
کنجی است ما را فارغ از شور و شر دنیای دون
اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا
به اول فارغ فارغ نماید خویش را از تو
به آخر اندک اندک زو طلب گاری پدید آید
در خرابات فنا جام بقا نوشیده ام
فارغ خوش فارغم خوش فارغ از هر دو جهان
خاطرش خالی ز چون و چندها
فارغ از آلایش پیوندها
فارغ از گفتگوی بسیارم
چون صدف، یک دهن گهر دارم
دماغ از درس و بحث علم خسته
سر فارغ زمانی نانشسته
قیس از می عشق شادمانه
فارغ ز کشاکش زمانه
در خرابات مست و رندانه
فارغ البال اوفتادم باز
ای پایهٔ کبریات فارغ
از ننگ تصرف توهم