سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

که آن گدایی که آن به جد می کرد او

بهر یزدان بود نه از بهر گلو

عیش عیش ما بود وقتی که با او می خوریم

کار کار ما بود وقتی که او با ما بود

مرد باید که یار جوی بود

یار چون یافت یار شوی بود

در صف جمع مهی حاضر بود

که بدو چشم دلم ناظر بود

کشتن آن مرد بر دست حکیم

نه پی اومید بود و نه ز بیم

تو را که گفت که من بی تو می توانم بود

که مرگ بادا گر بی تو زنده دانم بود

تو را که گفت که سعدی نه مرد عشق تو باشد

گر از وفات بگردم درست شد که نه مردم

تره تو که نه نان دیده نه دوغ

ندهد کار تو را هیچ فروغ

میان ما، نه عقدی، نه نکاحی

نه آیین عروسی بود و نه سور

نه گودرز مانم نه خسرو نه طوس

نه گاه و نه تاج و نه بوق و نه کوس

تعداد ابیات منتشر شده : 510165