چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
چو عمر رفته تو کس را به هیچ کار نیایی
چو عمر نامده هم اعتماد را به نشایی
بر مهر چرخ و شیوه او اعتماد نیست
ای وای بر کسی که شد ایمن ز مکر وی
چرا غمش نکند بر من اعتماد که من
ستم کشیده ولی مهربان غم دارم
در شهر وراه در همه جایی مرا برو
نه جای اعتماد و نه جای مُعَوَّل است
برین دو رومی و زنگی گر اعتماد کند
ز روم تا به در زنگبار بگشاید
حدیث ترک وفا گو زبان به صرفه بگو
که اعتماد بر این صبر حیله سازم نیست
ناکرده صلح چشم نمودی و این سزاست
آن را که اعتماد کند بر دوام صلح
نیست بر وی اعتماد بی ثباتی زانک او
هر سر ماه آورد از ماه نو یا در رکاب
چو پیر گشتی و پیری رسول رفتن تست
چه اعتماد بر این خیمه و طناب کنی؟
حاضران آنجا که بر خلق تو دارند اعتماد
گربگویی حیف عمررفته غیبت می شود