چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
عاشق از تشویش دنیا و غم دین فارغ است
هر که از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است
کنجی است ما را فارغ از شور و شر دنیای دون
اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا
در خرابات فنا جام بقا نوشیده ام
فارغ خوش فارغم خوش فارغ از هر دو جهان
به اول فارغ فارغ نماید خویش را از تو
به آخر اندک اندک زو طلب گاری پدید آید
در خرابات مست و رندانه
فارغ البال اوفتادم باز
دماغ از درس و بحث علم خسته
سر فارغ زمانی نانشسته
لیس فی القلب و الفؤاد جمیعا
موضع فارغ لغیر الحبیب
عمری من و یار خویش با هم
فارغ ز مخالفان عالم
حسن تو چو آفتاب آنگه
فارغ ز اشارت نشانی
فارغ از گفتگوی بسیارم
چون صدف، یک دهن گهر دارم