چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
عاشق ندید، در حرم دل، جمال یار
بر غیر یار، تا در اندیشه، در نبست
خموش فیض که بر یار حال پنهان نیست
بیار قصه هجران یار را چه نویسم
یار مرا خوی تنگ بود به غایت
عشق دلم را به خوی یار بر آورد
یار دور از صحبت اغیار بودی کاشکی!
گه گهی با عاشق خود یار بودی کاشکی!
مصطفا را یار بوبکرست اندر غار و بس
بولهب را باز بوجهلست یار و همنشین
روزی اگر به وصل شوی یار اوحدی
منت منه، که با دگران یار بوده ای
بنوش جام هلالی به یاد ابروی یار
که همچو ابروی یار از افق هلال دمید
یار محیی گر گشودی رخ میان مردمان
ترک یار خویش کردی هر که یاری داشتی
گر بهر یار سنگ جفا بر سرت زنند
رو ترک سر بگیروبسر بر وفای یار
بدگوی تو آن باشد کز یار کند منعت
گر یار نکو باشد مشنو سخن بدگو