اَینَ الَّذِینَ عَهِدتُهُم بِکَ مَرَّهًٔ
کَانَ الزَّمَانُ بِهِم یَضُرُّوَ یَنفَعُ
داشت لقمان یکی کریچهٔ تنگ
چون گلوگاهِ نای و سینهٔ چنگ
بوالفضولی سؤال کرد از وی
چیست این خانه شش بدست وسه پی
بادمِ سرد و چشم گریان پیر
گفت : هَذَا لِمَن یَمُوتُ کَثِیر
چون کنم خانهٔ گل آبادان
دلِ من أَینَمَا تَکُونُوا خوان