بر کن آتش چو پیهشان بگداز
ز آنکه فربه به آب و نان تواند
مردم از سیم و زر چو صفر تهی
از رقوم قلم زنان تواند
به زبانشان نظر مکن زنهار
که به دل دشمنان جان تواند
تو به رفعت، سپاه تو به اثر
آسمانی و اختران تواند
نیکویی کن که نیکوان به دعا
از حوادث نگاهبان تواند
آن که منبر نشین موعظتند
به سوی خلد نردبان تواند
اسب دولت به سر درآید زود
کاین سواران پیادگان تواند