صد هزار آئینه گر بنمایدت
آن یکی را می نگر در هر یکی
عقل خود را دید از خود بی خبر
خودنمائی می کند خود بینکی
شعر ما گر عارفی باشد خوشی
ذوق اگر داری بکن تحسینکی
زر یکی و تنگهٔ زر بیشمار
آن یکی را می شمارش نیککی
نیک نبود منکر آل عبا
ور بود نبود بهه جز بد دینکی