ای بزرگی که شد دل و رایت
حارس ملک دودهٔ سلجوق
متعجب بمانده بر گردون
در کمال علو تو عیوق
بوده در بذل و جود چون حاتم
گشته در عدل و داد چون فاروق
روز و شب در عبادت خالق
سال و ماه در رعایت مخلوق
نزهت افزای چون می صافی
مجلس آرای چون رخ معشوق
عز دین مر ترا لقب داده
سعد دین خواجهٔ اجل مرزوق