مادح اهل بیت در معنی
مدحت خویشتن کند یعنی
مؤمنم موقنم خدای شناس
وز خدایم بود امید و هراس
از کجی ها در اعتقادم پاک
نیست از طعن کج نهادم باک
دوستدار رسول و آل ویم
دشمن خصم بد خصال ویم
جوهر من ز کان ایشان است
رخت من از دکان ایشان است
همچو سلمان شدم ز اهل البیت
گشت روشن چراغ من زان زیت
انا مولی لهم و مولی القوم
کان منهم و لا أخاف اللوم
مست عشقند عاشقان دائم
لایخافون لومت اللائم
چون بود عشق صادقان درسم
کی ز کید منافقان ترسم
این نه رفض است محض ایمان است
رسم معروف اهل عرفان است
رفض اگر هست حب آل نبی
رفض فرض است بر ذکی و غبی
لوکان رفضا حب آل محمد
فلیشهد الثقلان انی رافضی
شافعی آن که سنت نبوی
ز اجتهاد قویم اوست قوی
به زبان فصیح و لفظ متین
گفت در طی شعر سحر آیین
گر بود رفض حب آل رسول
یا تولا به خاندان بتول
گو گوا باش آدمی و پری
که شدم من ز غیر رفض بری
کیش من رفض و دین من رفض است
رفع من رفض و مابقی خفض است