تا در جهان پدید بود سرو قامتی
ما را ز عاشقی نبود استقامتی
مستیم تا به روزِ قیامت ز جام عشق
بل گر بود ز بعد ِ قیامت قیامتی
هم دوستان دهند به شفقت نصیحتم
هم دشمنان کنند به رغبت ملامتی
دی شحنه گفت رو به سلامت فرو نشین
تا بر نخیزد از تو به هر سو علامتی
گفتم که مردِ عاشق ازین پند فارغ است
کاندر بلایِ عشق نباشد سلامتی
گفتا غرامتت بستانم که عاشقی
گفتم نه صعب تر ز جدایی غرامتی
آن ها که از مجاهده ی عشق واقف اند
بهزین کنند در حق ِ عاشق کرامتی
فریاد کز ندیمی ِ نامحرمان ِ عشق
هر لحظه می رسد به نزاری ندامتی