شیر خصمی مسلّط و مغرور
که بُوَد کارش از مجامله دور
پیل شاهیست لیک با هیبت
هرکسی ترسناک از آن صولت
کبک باشد به هر سبیل مفید
نیست بر قول اوستاد مزید
آهو از خانهٔ زنان تعبیر
بیشتر دارد ای به دانش پیر
دشمن آید پلنگ بدکردار
که بُوَد در معاملت مکّار
ببر را هم به دشمن انگارند
به کتاب اندرون چنین آرند
خرس خصمیست پر خیانت و دزد
که ز دیدار او نیابی مزد
یوز و کفتار و گرگ با روباه
دشمنانند هریکی بدخواه
ور چه روباه حیله گر باشد
مرده بینی ورا بتر باشد
مار بینی عدوی کینه ورست
ور کند قصد تو ترا بترست
گزدم و غنده و دگر حشرات
همه باشد ز جملهٔ آفات
سگ به خواب اندرون عوان باشد
لیک بیدار پاسبان باشد