در عشق توام کار بدانجای رسید
کز دیده خود دریغم آید رخ تو!
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم.
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
ای دور ز چشم، با دلم یک جایی
پیدا بدلی، ز چشم ناپیدایی!
در هر چه کنی، ز دل بدادیم رضا
حکمی که کنی و گر بجانست، روا.
بر چهره خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) بگو: اوست آن خدای یگانه.
لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ (۳) نزاد و نه زادند او را،.
این چنانست که پارسیان گویند: «تو هیزم بر منه». یعنی: بر میاغال.
قال النّبی (ص): «لا یدخل الجنّة قتّات».
جلالتی نه تکلّف، سعادتی نه گزاف
حقیقتی نه مجاز و، مقالتی نه محال
یا صاحب الحوض من یدانیکا
و انت حقّا حبیب باریکا