بر و بوم ما بود هنگام شاه

نکردی بران مرز ایرج نگاه

ز جیحون و تا ماورالنهر بر

که جیحون میانچیست اندر گذر

سزد گر برانیم دل هم بران

نگردیم از آیین و راه سران

بران هم که کرد آفریدون نخست

کجا راستی را به بخشش بجست

گر این کینه از ایرج آمد پدید

منوچهر سرتاسر آن کین کشید

بران بر همی راند باید سخن

بباید که پیوند ماند به بن

گر از تور بر ایرج نیک بخت

بد آمد پدید از پی تاج و تخت

وزو بر روان فریدون درود

کزو دارد این تخم ما تار و پود

به نام خداوند خورشید و ماه

که او داد بر آفرین دستگاه

یکی نامه بنوشت ارتنگ وار

برو کرده صد گونه رنگ و نگار

تعداد ابیات منتشر شده : 510165